فرشیدرضااهرابی

ساخت وبلاگ
الرحمن و نام دیگرش «آلاء» (1) پنجاه و پنجمین سوره قرآن است که مکی و 78 آیه دارد.در فضیلت این سوره از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده که فرمودند هر چیزی عروسی دارد و عروس قرآن سوره الرحمن است (2)و در رویات دیگری آمده : هرکسی سوره الرحمن را قرائت کند خداوند به ضعف و ناتوانی او رحم می اورد و او توانایی ادای شکر نعمت های خدادادی را پیدا می کند(3)امام صادق علیه السلام فرمودند: از قرائت سوره الرحمن و عمل به آن غافل نباشید زیرا این سوره در دل منافقان استقرار نمی یابد. در روز قیامت خداوند این سوره را به شکل انسانی در بهترین شکل و خوشترین بو وارد می کند تا اینکه در جایگاهی که نزدیکتر از آن وجود ندارد نزد خداوند می ایستد آنگاه خداوند می فرماید چه کسی در دنیا همواره تو را قرائت می کرد؟ سوره الرحمن در جواب می گوید ای پروردگارم فلان و فلان پس از آن چهره ایشان سفید و نورانی می شود خداوند به این گروه می فرماید هر کس را که دوست دارید شفاعت کنید آن گاه خداوند می فرماید به بهشت وارد شوید و هرجایی که دوست دارید سکونت گزینید(4)از امام صادق علیه السلام نقل شده: هر کس سوره الرحمن را قرائت کند و همه جا پس از آیه «فبای الاء ربکما تکذبان» بگوید: «لابشیء من الائک رب اکذب» اگر در آن روز یا شب از دنیا برود شهید محسوب می شود(5)از حضرت زهرا سلام الله علیها روایت شده است: قرائت کننده سوره الرحمن در ملکوت آسمانها و زمینها ساکن در بهشت فردوس خوانده می شود. (6)آثار و برکات سوره1)آسان شدن اموراز رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر کس این سوره را بنویسد و به خود همراه داشته باشد خداوند هر کار سختی را برای او آسان می کند. (7)2) درمان درد چشمامام صادق علیه السلام فرمودند: اگر سوره الرحم فرشیدرضااهرابی...
ما را در سایت فرشیدرضااهرابی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2farshidrezaahrabi6 بازدید : 81 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1402 ساعت: 0:19

بيان آياتغرض و مفاد سوره مباركه الرحمنايـن سـوره در ايـن مـقـام اسـت كـه خـاطـر نـشـان سـازد كه خداى تعالى عالم و اجزاى آن از قـبيل زمين و آسمان و خشكى ها و درياها و انس ‍ و جن را طورى آفريده و نيز اجزاى هر يك را طـورى نـظـم داده كه جن و انس بتوانند در زندگى خود از آن بهره مند شوند، و قهرا عالم بـه دو قـسـمـت و دو نـشـاءه تـقـسيم مى شود، يكى نشاءه دنيا كه به زودى خودش با اهلش فانى مى شود، و يكى ديگر نشاءه آخرت كه هميشه باقى است، و در آن نشاءه سعادت از شقاوت و نعمت از نقمت متمايز مى گردد.با اين بيان روشن مى شود كه عالم هستى از دنيايش گرفته تا آخرتش نظامى واحد دارد، تمامى اجزا و ابعاض اين عالم با اجزا و ابعاض ‍ آن عالم مرتبط است، و اجزاى عالم هستى اركـانى قويم دارد، اركانى كه يكديگر را اصلاح مى كنند، اين جزء، مايه تماميت آن جزء ديگر، و آن مايه تماميت اين است.پس آنچه در عالم هست چه عينش و چه اثرش از نعمت ها و آلاى خداى تعالى است، و به همين جـهـت پـشـت سـر هـم از خـلايق مى پرسد و با عتاب هم مى پرسد كه : (فباى الاء ربكما تـكذبان - كداميك از آلاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟) و اين خطاب عتاب آميز در اين سوره سى و يك مرتبه تكرار شده است.و بـاز بـه هـمـين مناسبت است كه اين سوره با نام رحمان آغاز گرديد، صفت رحمت عمومى و هـمـگـانـى خـداسـت، رحـمـتى كه مؤمن و كافر و دنيا و آخرت را در بر دارد، و در آخر نيز، سوره با آيه (تبارك اسم ربك ذى الجلال و الاكرام ) ختم مى شود.و ايـن سـوره از نـظـر مـكـى بـودن و مـدنـى بـودن دو احـتمال دارد، هر چند كه سياق آن به مكى بودن شبيه تر است، و در قرآن كريم اين تنها سـوره اسـت كـه بـعـد از بـسـم اللّه بـا يـكـى از اسـمـاى خـداى عزوجل آغاز شده.و در مـجـمـع فرشیدرضااهرابی...
ما را در سایت فرشیدرضااهرابی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2farshidrezaahrabi6 بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1402 ساعت: 0:19

بيان آياتايـن آيـات فصل دوم از آيات سوره است، كه نشاءه دوم جن و انس را توصيف مى كند، نشاءه اى كـه بـه سـوى خـدا بـر مـى گـردنـد و بـه جـزاى اعمال خود مى رسند و آلاء و نعمتهايى را كه خدا در آن نشاءه به ايشان ارزانى مى دارد بر مـى شـمـارد، هـمـچـنـان كـه در فـصـل گـذشـتـه نـشـاءه اول را توصيف مى كرد، آلاى خدا در آن نشاءه را بر مى شمرد.معنـاى جـمـله (سـنـفرغ لكم ايها الثقلان) و عدم منافات آن با (لا يشغله شأن عن شأن)سنفرغ لكم ايه الثقلانوقـتـى مـى گـويـنـد: فـلانـى بـراى فـلان كـار فـارغ شـد مـى فـهـمـانـد كـه قـبـلا مشغول كارى ديگر بوده، آن را به خاطر اين كار رها كرده، چون اين كار را مهمتر دانسته.و بـنـابـر ايـن، مـعـنـاى جـمله (سنفرغ لكم ) اين مى شود كه ما به زودى بساط نشاءه اول خـلقـت را در هـم مـى پـيـچـيـم، و بـه كـار شـمـا مـشـغـول مـى شـويـم. آنـگـاه آيـات بـعـدى بـيـان مـى كـنـد كـه مـنـظـور از مـشـغـول شـدن خـدا بـه كـار جن و انس اين است كه ايشان را مبعوث نموده، و به حسابشان رسيدگى نموده، و بر طبق اعمالشان جز ايشان مى دهد، خير باشد خير و شر باشد شر، پـس فـراغ بـراى جـن و تـعـبـيـرى اسـت اسـتـعـاره بـه كـنـايـه از تبدل نشاءه دنيا به نشاءه آخرت.مـمـكـن اسـت در ايـنـجا اين شبهه به ذهن خواننده عزيز برسد كه اگر منظور از فراغ چنين مـعـنـايـى بـاشد، آيه شريفه با آيه اى ديگر كه مى فرمايد: (هيچ كارى خدا را از كار ديگر باز نمى دارد) منافات خواهد داشت، ولى شبهه وارد نيست، براى اين فراغ مذكور تنها ناظر به تبدل نشاءه است، و اما آن دليل كه مى فرمايد: (لا يشغله شأن عن شأن - هيچ كارى او را از كارهاى خدا باز نمى داردنـاظـر اسـت به اين كه قدرت خداى تعالى مطلق و وسيع است، و اين دو مطلب ربط فرشیدرضااهرابی...
ما را در سایت فرشیدرضااهرابی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2farshidrezaahrabi6 بازدید : 76 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1402 ساعت: 0:19

بيان آياتاين سوره به جز دو آيه از آخرش كه متقين را وعده بهشت و حضور در نزد خداى تعالى مى دهد بقيه آياتش يكسره مربوط به انذار و تهديد است، نخست در اين سوره به معجره شق القـمـر اشـاره مى كند، كه رسول خد(ص) آن را به خاطر مطالبه قومش آورد. و سپس مى فـرمـايـد كـه : هـمـان قـوم او را سـاحـر خـواندند، و نبوتش را تكذيب نموده همچنان هواهاى نفسانى را پيروى كردند، با اين كه خبرهاى تكان دهنده اى از اخبار روز قيامت و از داستان هاى امم منقرضه در گذشته بگوششان خورد.آنگاه دوباره به نقل پاره اى از آن داستان ها بر مى گردد، اما پيداست كه با خشم و عتاب آنها را نقل مى كند و بد حاليشان در روز قيامت هنگام بيرون شدن از قبرها و حضورشان را براى حساب خاطرنشان مى سازد.و سپس به داستان هايى از قوم نوح، عاد، ثمود، قوم لوط، و دودمان فرعون، و عذابهاى دردنـاكـى كـه بـه خاطر تكذيبشان پيامبران را بر سر آنان آمد، پرداخته ، مى فرمايد : قـوم پـيامبر اسلام نزد خدا عزيزتر از آنان نيستند، و ايشان هم مانند آنها نمى توانند خدا را عاجز سازند، و در آخر همانطور گفتيم سوره را با بشارت به متقين ختم مى كند.و ايـن سوره به شهادت سياق آياتش در مكّه نازل شده، و نبايد به گفته آنان كه گفته انـد: در جـنـگ بـدر نـازل شـده، و يـا آنـهـا كـه گـفـتـه انـد: بـعـضـى از آياتش در مدينه نازل شده، اعتناء كرد.و از جمله آيات برجسته اش آيات راجع به قدر است كه در آخر سوره قرار دارد.اقتربت الساعة و انشق القمركـلمـه (اقـتـراب ) بـه مـعـنـاى بسيار نزديك شدن است ، پس اين كه فرمود: (اقتربت الساعة ) معنايش اين است كه : ساعت خيلى نزديك شده، و ساعت عبارت است از ظرفى كه در آن ظرف قيامت بپا مى شود.مقصود از انشقاق قمر و وجوه مختلف در اين بارهو مـعـنـاى اين فرشیدرضااهرابی...
ما را در سایت فرشیدرضااهرابی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2farshidrezaahrabi6 بازدید : 59 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1402 ساعت: 13:15

بيان آياتدر اين آيات به پاره اى از حوادث گذشته كه در آن مزدجر و اندرز هست اشاره شده و از مـيـان ايـن دسـتـه از اخـبـار سـرگـذشـت قـوم نـوح و عـاد و ثـمـود و قـوم لوط و آل فـرعـون را اخـتـصاص به ذكر داد، و مشركين عرب را با ياد آن اقوام تذكر داد، و بار ديـگر اجمالى از آنچه سابقا از وضع آنان و سرانجام امرشان بيان كرده بود تذكر مى دهـد، تـا بـدانـند در اثر تكذيبشان به آيات خدا و فرستادگان او چه عذاب اليم و عقاب هـايـى در پـى دارنـد، تـا آيـه شـريفه (و لقد جاءهم من الانباء ما فيه مزدجر) را بيان كرده باشد.و بـه مـنـظـور ايـن كـه تـقرير داستانها و نتيجه گيرى از آنها را تأكيد كرده باشد، و شـنـونـدگـان بـيـشـتـر تحت تاثير قرار گرفته، و اين اندرزها بيشتر در دلها جايگير شود، دنبال هر يك از قصه ها اين جمله را تكرار كرد كه : (فكيف كان عذابى و نذر)، و هـمـيـن تأكيد را بـا ذكـر غـرض از انـذار و تخويف دو برابر نموده، فرمود: (و لقد يسرنا القرآن للذكر فهل من مدكر).كذبت قبلهم قوم نوح فكذبوا عبدنا و قالوا مجنون و ازدجروجه تكرار تكذيب در آيه : (كذبت قلبهم قوم نوح فكذبوا عبدنا...)در اين آيه كلمه تكذيب دوبار آمده، اولى به منزله انجام دادن دومى است ، و معنايش فعلت التكذيب است، و جمله (فكذبوا عبدنا) آن را تفسير مى كند، و اين تعبير نظير تعبير در آيـه و نادى نوح ربه فقال است، كه اول مى فرمايد نوح پروردگار خود را صدا زد، و بار دوم مى فرمايد پس بگفت...بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از تكذيب اول تكذيب مطلق پيامبران، و مراد از تكذيب دوم تـكـذيـب خـصـوص نوح است، چون از آيه شريفه (كذبت قوم نوح المرسلين ) بر مى آيـد كـه قـوم نوح مطلق پيامبران را تكذيب مى كردند، بنابر اين معناى آيه مورد بحث اين اسـت كـه قوم نوح فرشیدرضااهرابی...
ما را در سایت فرشیدرضااهرابی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2farshidrezaahrabi6 بازدید : 56 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1402 ساعت: 13:15

بيان آياتايـن آيـات بـه منزله نتيجه گيرى از مطالب و اخبار عبرت انگيزى است جلوتر آن را مكرر ذكـر كـرده بـود، و آن اخبار نخست راجع به قيامت بود، و بار دوم راجع به داستان امت هاى هالك بود، پس در حقيقت اين آيات در درجه اول انعطافى به اخبار امت هاى هالكه دارد، و در نـتـيـجـه خـطـابـى اسـت به قوم ر سول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم)، كه كفار شما بهتر از كفار امت هاى طاغى و جبار گذشته نيستند، و همان طور كه خداى تعالى آنها را به ذلت بـارتـريـن وجـه هـلاك كـرد، اينان را نيز هلاك مى كند، و كفار شما برائتى از آتش ‍ دوزخ نـدارنـد، و چـنـيـن مـدركى برايشان نوشته نشده، تا با كفار امت هاى گذشته فرق داشـتـه بـاشـنـد، عده و عده شأن هم در جلوگيرى از عقاب خدا سودى به حالشان نخواهد داشت.و در درجـه دوم بـه اخبار مربوط به قيامت كه در سابق گذشت انعطاف دارد، مى فرمايد: اگـر هـمـچـنـان مـرتـكب جرم شوند، و دعوت تو را تكذيب كنند، بلاى قيامتشان عظيم تر و تـلخ ‌تـر خـواهد بود، و در آخر اشاره اى منزلگاه متقين در آن روز نموده، سوره را ختم مى كند.اكفاركم خير من اولئكم ام لكم براءة فى الزبرمقصود از خطاب در (اكفاركم خير...)ظـاهـرا خـطـاب در ايـن آيـه بـه قـوم رسـول خـدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، چه مـسـلمـانـشـان و چـه كـفـارشان، چون كفار را به ايشان نسبت داده فرموده : (آيا كفار شما بـهـتـرنـد...)، و مـنـظـور از بـهـتـرى، بـهـتـرى در وضـع دنـيـا و زخارف زندگى آن از مـال و فـرزنـدان اسـت ، مـمـكـن هـم هـسـت مـنـظـور بـهـتـرى از حيث اخلاق عمومى و اجتماعى از قبيل سخاوت وشـجـاعت و شفقت بر ضعفا باشد و اشاره با كلمه (اولئكم ) به اقوامى است اخبارشان ذكـر شـده ، يـعـنـى قـوم نـوح و عـاد و ثـمـود و قـوم لوط فرشیدرضااهرابی...
ما را در سایت فرشیدرضااهرابی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2farshidrezaahrabi6 بازدید : 59 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1402 ساعت: 13:15